تجدید فرم فرهنگ و تاسیس عقلانیت

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

کارشناسی ارشد فلسفه، مجتمع عالی فقه، جامعة المصطفی العالمیة

چکیده

تجدید فرم فرهنگ، نوعی مهندسی ساختار معرفت است. شالوده‏ای این مهندسی را خرد و عقلانیت تشکیل می‏دهد و دانش‏های دینی( فقه و کلام) نیز در این چارچوب، جایگاه خود را بازمی‏یابد. نقطه عزیمت ما در پروژه تجدید فرهنگ، نه الهیات است و نه شریعت، بلکه عقل است. اما در طرح عقلانی که از ساختار معرفت ارائه می‏شود، شریعت و الهیات نیز جایگاه خود را دارند. خرد و عقلانیت اسلامی آن جا که مطلقا به بن‏بست می‏رسد، و از زایش و زایندگی بازمی‏ماند و به ناخودآگاهی مطلق می‏رسد، شاهد ظهور خشونت، ناپرهیزی و هبوط فکری و فرهنگی می‏شود. در چنین شرایطی جهان اسلام، در دریای فقر فرهنگی و خشونت دست و پا می‏زند و دچار تعلیق و انزوا می‏گردد. این که امروز از دل فرهنگ و تمدن اسلام، دهشت، ترور، انتحار و خشونت­های فرقه­ای سر برآورده است، نشان می­دهد که نظام الهیاتی و عقلانی اسلام به بن­بست رسیده و دیگر قابل توجیه نیست. وفاداری عقلانیت اسلامی به نص شرعی و به خدمت­گیری طبیعت جهت کشف حقیقت خداوند هرگز مطلق نیست و چون مطلق نیست، می­توانسته است که به شیوه دیگری هم صورت پذیرد، و آن شیوه دیگر و امکان دیگر در تاریخ های اندیشه معاصر نادیده گرفته شده است. آنچه تا کنون متفکران اسلامی انجام داده، تحمیل ذهنیت بر واقعیت تاریخی خرد اسلامی است. بازاندیشی فرهنگ دینی و تجدید مطلع تفکر، رسالتی است که تنها از عهده اندیشه­گر اصیل بر می­آید. با التفات به بحران عقلانیت در جهان اسلام، تجدید تجربه دوران طلایی تمدن و فرهنگ اسلامی، کاری نیست که از عهده ما برآید. من کوشیده­ام باب تأمُّل در بنیادهای تاریخی انحطاط کنونی را بگشایم. امیدم آن است که این پژوهش و تتبع ناچیز، نه تنها نکته­های را در باب فرهنگ و تمدن اسلامی برای خواننده روشن کند که او را در فهم اکنون خویشتن نیز یاری رساند؛ به خواننده نشان دهند که بسیاری از مسایل کهن را می­توان از نو دوباره طرح کرد؛ و مهم­تر از آن امید می­رود زمینه فهم این نکته برای خواننده فراهم آید که در این بازاندیشی­ها، امکاناتی بسیار نهفته است و چه بسا در این بازاندیشی­ها، راه تازه­ای گشوده شود و افق جدیدی به روی­مان باز گردد.

کلیدواژه‌ها