دانش آموخته دکترای مذاهب کلامی دانشگاه ادیان ومذاهب
چکیده
دو مکتب کلامی امامیه و ماتریدیه، به لحاظ روش و آموزههای اعتقادی، دارای مشترکات کلامی بسیار بوده که در تحکیم اندیشه وحدت در جامعه فغانستان نقش به سزایی دارد. این جستار به شیوه مقایسهای و تحلیلی، توصیفی و با استفاده از منابع کلامی آنان، گزاره توحید و براهین اثبات وجود ذات باری را مورد بحث قرار داده است. متکلمان امامیه و ماتریدیه، با بیان مصادر شناخت انسان، امکان معرفت الهی را مسلم دانسته و از ضرورت شناخت ذات باری سخن گفتهاند. هردو مکتب کلامی، اثبات وجود واجب و صفات او را بر پایهای دلائل عقلی مانند لزوم شکر منعم، دفع ضرر محتمل، استوار دانسته و با اقامه براهین حدوث، نظم و امکان و وجوب، به اثبات وجود خداوند پرداختهاند. متفکران دو مذهب کلامی، به آموزه توحید توجه نموده و آن را به معنای بساطت ذات و نفی شریک تفسیر کرده و با تمرکز روی اندیشه و نظر، توحید را به ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم نموده و با تمسک به دلائل عقلی و نقلی، ذات الهی را از ترکب و داشتن اجزاء و نظیر مبراء دانستهاند. رویکرد ماتریدیان در مورد رابطه ذات با صفات، نزدیک به اندیشه امامیه بوده و با ارائه تحلیل درست از جمله «لاهو و لاغیره» میتوان آن را مشابه اندیشه عینیت ذات با صفات دانست و چنانکه متکلمان ماتریدی، در باب توحید افعالی و اختیار انسان نیز، با امامیه، دیدگاه واحدی دارند.